- 1400/10/29 - 12:37
- زمان مطالعه : 16 دقیقه
- /ZurQ
شأن و مقام زن از منظر آیات قرآن
دین مبین اسلام و قرآن کریم توجهی خاص به جایگاه حقوقی زن در جامعه داشته و ارزش واقعی زنان را دائم بیان می نمودند.
به گزارش روابط عمومی امور بانوان، مسائل متعددی راجع به شأن و مقام زن از قرآن کریم قابل استفاده است که برخی از آنها عبارتند از:
تساوی مقام زن و مرد
قرآن کریم در این باره می فرماید:
الف. «إنّ الْمسْلمین و الْمسْلمت و الْمؤْمنین و الْمؤْمنت و الْقنتین و الْقنتت و الصّدقین و الصّدقت و الصّبرین و الصّبرات و الْخشعین و الْخشعت و الْمتصدّقین و الْمتصدّقت و الصّئمین و الصّئمت و الحْفظین فروجهمْ و الْحفظت و الذّاکرین اللّه کثیرًا و الذّاکرات أعدّ اللّه لهم مّغْفرةً و أجْرًا عظیمًا»
«به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می کنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»
این آیات به خوبی روشن میکند، زن و مرد در کنار یکدیگر، همچون دو کفهی ترازو هستند و خداوند برای هر دو پاداشی یکسان بدون کمترین تفاوت قائل میشود.
«منْ عمل صالحًا مّن ذکرٍ أوْ أنثی و هو مؤْمنٌ فلنحْیینّه حیوةً طیّبةً و لنجْزینّهمْ أجْرهم بأحْسن ما کانواْ یعْملون»
«هرکس از مرد و زن ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهد به او حیات پاکیزه میبخشیم و پاداش آنها را بهتر از اعمالی که انجام دادهاند خواهیم داد.»
بر اساس این آیه، ملاک دستیابی به حیات طیبه اموری مانند تفاوت در جنسیت یا نژاد و رتبه اجتماعی نیست، بلکه تنها ملاک راستین، ایمان و عمل صالح است.
این آیه در حقیقت بیان میکند که کسانی که برای زن مقامی پایینتر از مقام انسانی مرد قائل بودند ثابت میکند که اسلام دینی مردمحور نیست. بلکه اگر در مسیر صحیح الهی قدم بردارند هر دو به طور یکسان از حیات طیبه برخوردار خواهند شد و از اجر مساوی در پیشگاه الهی بهرهمند خواهند شد.
«یا أیّها النّاس إنّا خلقْناکمْ منْ ذکرٍ و أنْثی و جعلْناکمْ شعوباً و قبائل لتعارفوا إنّ أکْرمکمْ عنْد اللّه أتْقاکمْ إنّ اللّه علیمٌ خبیرٌ»
«ای مردم، ما همهی شما را از زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبههای بسیار و فرقههای مختلف گردانیدیم، تا بدانید که اصل و نژاد، مایهی افتخار نیست و بزرگوارترین شما نزد خدا کسی است که با تقواتر است، خداوند به کار نیک و بد مردم آگاه است.»
در این آیه کریمه نیز زنان و مردان هم ردیف یکدیگر قرار داده شده، و خداوند سبحان از نظر پاداش فرقی بین آنها نگذاشته است. بلکه قلم قرمز بر تمام امتیازات ظاهری و مادی کشیده و اصالت و واقعیت را به مسأله تقوا و پرهیزکاری میدهد.
این آیات بیانگر این حقیقتند که زن و مرد در ماهیت انسانی و بدون در نظر گرفتن سنخیت و جنس مشترکند. یعنی همانطور که مردان از استعدادهای متنوع برخوردارند و طبعاً میتوانند این استعدادها را به فعلیت برسانند، زنان نیز بدون هیچ کاستی دارای این استعدادها هستند و میتوانند این استعدادها را به فعلیت رسانند.
به عبارت دیگر، زن و مرد در فطرت خداشناسی، کسب معرفت، رسیدن به قرب الهی و دیگر استعدادها، همسانند و قابلیت این را دارند که به کمال و درجهی نهایی انسانیت دست یابند.
امتیازات مقام زنان
قرآن کریم ویژگیهای منحصر به فردی را برای زنان بر می شمرد که برخی از آنها عبارتند از:
الف- زن و تکثیر نسل انسان
خداوند متعال در این باره میفرماید:
«نساؤکمْ حرْثٌ لّکمْ فأْتواْ حرْثکمْ أنی شئْتم» زنان شما کشتزار شمایند، پس (برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه (مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت. و (ای رسول) اهل ایمان را بشارت ده.
وجود چنین جایگاهی برای زن، مسئولیت و وظیفهی او را در مرتبهی انسانی بسیار سنگین کرده تا آنجا که به جهت وجود چنین جایگاه ممتازی، دامن زن، مدرسهی انسانسازی و او خود مربی این مدرسه انسانی است.
زن و ایجاد آرامش
خداوند متعال در آیات متعددی زن را مایة آرامش زندگی معرفی میکند:
«منْ ءایاته أنْ خلق لکم مّنْ أنفسکمْ أزْواجًا لّتسْکنواْ إلیْها» «و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید.»
خداوند متعال در این آیات، آفرینش زنان را که مایة آرامش بخشی به زندگی است را از نشانه های خود معرفی میکند. به راستی وجود همسران با این ویژگیها، برای انسانها که مایهی آرامش زندگی است یکی از مواهب بزرگ الهی محسوب میشود و اگر کسی تفکر و تعلق کند متوجه میشود که این دو جنس مکمل یکدیگرند و مایهی شکوفایی و نشاط و پرورش یکدیگر میباشند و زن است که کانون خانواده را گرم و با نشاط نگه میدارد و باعث رشد و کمال انسان میشود.
آری خداوند متعال همسر بودن زن را آیهی خویش خوانده و اثر وجودی او را سکون دانسته. و این خود دلالت بر ویژگی ممتازی دارد که در زن وجود دارد.
زن و مقام مادری
از دیگر ویژگی های ممتاز زنان که سیمایی انسانی و رحمانی به آنها بخشیده است، شأن و منزلت مادری است. خداوند متعال در این باره می فرماید:
«و وصّیْنا الْإنْسان بوالدیْه إحْساناً حملتْه أمّه کرْهاً و وضعتْه کرْهاً و حمْله و فصاله ثلاثون شهْراً ...»
«ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است.»
در این آیه لزوم حقشناسی در برابر مادر یادآور شده و بر سه محور اساسی تأکید میشود:
الف. دوران حمل: قرآن کریم در این آیه رنجها و مرارتهای مادران را در دوران حمل خاطرنشان میسازد؛ «حملتْه أمّه کرْهاً»
ب. وضع حمل: بر اساس این آیه مادران به هنگام وضع حمل نیز سختی و رنج فراوانی را متحمل میشوند؛ «وضعتْه کرْهاً»
ج. دوران شیردهی: دوران طولانی مدت شیردهی نیز یکی دیگر از مقاطع پر زحمت دوران زندگی مادران است که در این آیه مورد تأکید قرار گرفته است. «حمْله و فصاله ثلاثون شهْراً»
وی در طول این سی ماه بزرگترین ایثار و فداکاری در مورد فرزندش انجام میدهد، چنانکه با صبر و حوصله تمام نیازهای فرزند را تشخیص داده و برآورده میکند.
مسأله نیکی به پدر و مادر از اصول مهم انسانی است که حتی کسانی که پایبند به دین مذهبی نیستند نیز به طور فطری والدین را محترم میشمارند. بنابراین به فرمان خداوند باید در مقابل خدمات بزرگ پدر و مادر نیکیهای بزرگ و برجسته انجام شود. و منظور نمودن این موضوع از جانب خداوند، خود اظهار قدردانی از زحمات مادر و محبت مادری اوست.
نتیجه اینکه، یک زن، نقش عظیمی در ایجاد آرامش و محبت در زندگی و نقش پرورش جنین سالم و تربیت صحیح فرزندان در مسیر الهی، میتواند داشته باشد. و به خاطر همین است که اسلام تأکید بر ماندن زن در جایگاه عظیم انسانیاش دارد.
در تاریخ شاهد آنیم که مردان بزرگ جهان، موفقیتشان، مرهون پاکی ولادت آنها و تربیت صحیحشان در زندگی بوده است.
زنان برجسته در قرآن
قرآن کریم در آیات متعددی از زنان نام میبرد که نقش بزرگی در تاریخ زندگی پیامبران الهی داشته اند و خداوند به بزرگی از آنها یاد کرده است. برخی از آنها عبارتند از:
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
قرآن کریم اگر چه به صراحت از این بانوی بزرگ عالم اسلام یاد نکرده است، اما آیاتی وجود دارد که به گفته مفسران، منطبق بر حضرت فاطمه سلام الله علیها میشود.
الف. «إنّا أعْطیْناک الْکوْثر فصلّ لربّک و انحْرْ إنّ شانئک هو الْأبْتر»
«ای رسول ما به تو عطای بسیار بخشیدیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن! دشمن تو قطعاً بریده نسل است»
«کوثر» یک معنی جامع و وسیع دارد و آن خیر کثیر و فراوان است که میتواند مصادیق زیادی داشته باشد؛ اما بسیاری از بزرگان شیعه یکی از روشنترین مصداقهای آن را وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دانستهاند چرا که شأن نزول آیه میگوید: «آنها پیغمبر اکرم را متهم میکردند که نسلی نخواهد داشت. قرآن ضمن نفی سخن آنها میگوید: «ما به تو کوثر دادیم.» و از این تعبیر استنباط میشود که این «خیر کثیر» همان فاطمه (سلاماللهعلیها) است زیرا نسل و ذریه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت. نسلی که نه تنها فرزندان جسمانی پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزشهای اسلام را حفظ کردند و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت (علیهمالسلام) که آنها حساب مخصوص به خود دارند بلکه هزاران تن از فرزندان حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در سراسر جهان پخش شدند که در میان آنها علمای بزرگ و نویسندگان و فقه و محدثان و مفسران والامقام بودند که با ایثار و فداکاری در حفظ آئین اسلام کوشیدند و این آیات نشانگر مقام شامخ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان الگوی زن نمونه میباشد.
ب. «فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع انبائنا و انباءکم و نساءشنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین»
«پس هر که در این باره پس از دانشی که تو را حاصل آمده با تو محاجه کند بگو بیاورید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک خود را فراخوانیم؛ پس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم.»
در آیه فوق خداوند به پیامبر خود دستور میدهد که هرگاه پس از استدلالات روشن، کسی درباره عیسی با تو گفتگو کند و به جدال برخیزند به او پیشنهاد مباهله کن که زنان و فرزندان خود را
بیاورند و تو هم فرزندان و زنان خود را دعوت کن و دعا کنید تا خداوند دروغگو را رسوا کند.
در این کار سرنوشتساز و حساس زهرا (سلاماللهعلیها) همپای، شوهر و دو فرزند خود شرکت کند، خداوند برای تکریم وی، واژهی «نسائنا» به کار برد، چرا که پیامبر غیر از زهرا (سلاماللهعلیها) هیچ زنی برای مباهله نیاورد..
این آیه بیانگر این است که تفاوت جنسی در قرب به خدای تأثیری ندارد و زنان در مواقع حساس به سهم خود در پیشبرد اهداف اسلامی همراه مردان در برابر دشمن ایستادهاند.
همانگونه که صفحات درخشان زندگی فاطمه (سلاماللهعلیها) بانوی نمونه اسلام و دخترش (سلاماللهعلیها) زینب کبری و زنان دیگر گواه این حقیقت است.
حضرت مریم (سلاماللهعلیها)
حضرت مریم سلام الله علیها خود یکی از معجزات الهی به شمار میآید که بسیار مورد توجه خداوند متعال بوده است. زندگی خود را تحت سرپرستی یکی از پیامبران بزرگ خداوند یعنی حضرت زکریا علیه السلام سپری کرد و خداوند متعال از غیب او را روزی می دهد:
«کلّما دخل علیْها زکریّا الْمحْراب وجد عنْدها رزْقاً قال یا مرْیم أنّی لک هذا قالتْ هو منْ عنْد اللّه إنّ اللّه یرْزق منْ یشاء بغیْر حساب»
«هر زمان زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید. از او پرسید: «ای مریم! این را از کجا آورده ای؟!» گفت: «این از سوی خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی م دهد.»
وی در عین پاکدامنی به خواست خدا باردار شد و چه افتخاری از این برتر که انسانی با فرشتگان هم سخن شود آن هم سخنی که بشارت برگزیدگی او از سوی خدا و طهارت و برتری او بر تمام زنان جهان باشد و این جز در سایهی تقوا، ایمان و عبادت او محقق نمیشود.
آیات متعددی در قرآن کریم به ابعاد شخصیتی حضرت مریم سلام الله علیها پرداخته است که در اینجا به بیان شاخصترین این آیات بسنده میشود:
«و إذْ قالت الْملئکة یامرْیم إنّ اللّه اصْطفئک و طهّرک و اصْطفئک علی نساء الْعالمین»
«و(به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است.»
بر اساس این آیه، حضرت مریم سلام الله علیها مورد خطاب ملائکه قرار میگیرد. او برگزیدة خداوند بوده و برترین زنان در دوران خویش به شمار میآید، چنانکه از این آیه به روشنی مقام عصمت او نیز به دست میآید، چرا که او تطهیرشده به وسیلة خداوند معرفی شده است.
باید خاطرنشان ساخت که در رابطه با عیسی (علیهالسلام) صحبت از یک مادر نمونه و شایسته به صفات انسانی بدون دخالت پدر است که شاید در آن روزگار وجود پدری به این شأن و مقام از محالات بود و حکمت باری تعالی چنین اقتضا نمود که آفرینش روح الله را یکجا به مادری آراسته به کمال انسانی واگذار نماید و برای بزرگداشت مقام زن و مقام مادری، از او به کرات در قرآن خویش یاد کرده به این معنا که زن در خور چنین مقامی است.
آری یک زن میتواند به چنین مقامی نائل شود که بزرگترین شخصیت در جهان خود باشد.
آسیه
قرآن کریم تصویری با عظمت از آسیه سلام الله علیها ارائه کرده و بالاترین مقام انسانیت یعنی الگو بودن برای دیگر انسانها را به او میدهد.
هنگامی که آسیه سلام الله علیها معجزه موسی را در مقابل ساحران مشاهده کرد اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد و از همان لحظه به موسی ایمان آورد. او پیوسته ایمان خود را پنهان میکرد؛ ولی ایمان و عشق به خدا چیزی نیست که بتوان آن را همیشه کتمان کرد، هنگامی که فرعون از ایمان او با خبر شد بارها او را نهی کرد و اصرار داشت که دست از دامن آیین موسی بردارد و خدا او را رها کند؛ ولی این زن با استقامت هرگز تسلیم خواسته فرعون نشد، سرانجام فرعون دستور داد که دست و پاهایش را با میخها بسته در زیر آفتاب سوزان قرار دهد و آسیه در لحظات آخر عمر خود این دعا را نمود که: پروردگارا برای من خانهای در بهشت در جوار خودت بنا کن.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
«ضرب اللّه مثلًا لّلّذین ءامنواْ امْرأت فرْعوْن إذْ قالتْ ربّ ابْن لی عندک بیْتًا فی الْجنّة»
«برای کسانی که ایمان آوردند، خدا همسر فرعون را مثل آورده، آن گاه گفت پروردگار: پیش خود در بهشت خانهای برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده»
در این مناجات عظمت روحی، مقام قرب و معنویت او به خوبی روشن میشود زیرا خانهی بهشتی را نیز برای، نزد خدا بودن میطلبد.
این سه جمله آسیه چقدر حساب شده و دقیق است، جملههایی که میتواند برای همه زنان و مردان مؤمن جهان الهام بخش باشد، جملههایی که بهانه واهی را در دست تمام کسانی که فشار محیط یا همسر را، مجوزی برای ترک اطاعت خدا و تقوی میشمرند، میگیرد.
آری، آسیه، چنان عظمتی را در قرب به خدا برای خود کسب کرد که خدای تعالی به او مباهات میکند.
مادر حضرت موسی (علیهالسلام)
از دیگر زنانی که در قرآن کریم از آنها به بزرگی یاد شده است، مادر حضرت موسی علیه السلام است. خداوند متعال آن هنگام که به آن مادر دستور داد تا کودکش را به دریا بیندازد، فرمود:
«و أوْحیْنا إلی أمّ موسی أنْ أرْضعیه فإذا خفْت علیْه فألْقیه فی الْیمّ و لا تخافی و لا تحْزنی إنّا رادّوه إلیْک و جاعلوه من الْمرْسلین»
«ما به مادر موسی الهام کردیم که او را شیرده. پس هنگامی که بر او ترسیدی او را در دریای نیل بیفکن و مترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز میگردانیم و او را از رسولان قرار میدهیم.»
آری، زمانی که خواست خداوند بر این متعلق گرفت که موسی را به دریای نیل بیندازد، یک الهام الهی، قلب مادر موسی را روشن ساخت، الهامی که ظاهراً او را به کار خطرناکی دعوت میکند ولی با این حال از آن احساس آرامش مینماید و یک مأموریت الهی است که به هر حال باید انجام شود و تصمیم گرفت به این الهام لباس عمل بپوشاند و نوزاد خویش موسی علیه السلام را به نیل بسپارد.
در این آیهی شریفه خداوند به مادر حضرت موسی علیه السلام الهام میکند و اینکه خداوند سبحان او را مورد خطاب قرار داده، مقام شامخی است که به یک زن نمونه عرضه داشته است.
کلام آخر
از آنچه گذشت میتوان چنین نتیجه گرفت که در نظام فکری دین اسلام، زن جایگاهی رفیع و مسئولیتهای بزرگی دارد، که اگر در جایگاه اصلی خود که همگام با ساختمان وجودی اوست، قرار گیرد، بسیاری از مشکلات خانواده و اجتماع حل میشود. اما اگر از این جایگاه جدا شود در قربانگاه شهوت پرستان بیدرد، در پشت پردههای نفاق و در پوششی زیبا بنام آزادی، قربانی میشود. در این هنگام هرگز نباید از او پرورش انسان صالح انتظار داشت.
و در آخر باید گفت، گوش ندادن به ندای فطرت، عقل، وجدان، قرآن، ارزش و مقام زن، این موجود الهی، متزلزل میشود و او را جایگاه الهی جدا میکند.
منبع:http://intjz.net/maqalat/t-zan%20dar%20Quran.htm